نقد اقتصاد سیاسی

برچسب: زنان

زن، زندگی، آزادی / شیرین کریمی

شعاری ناظر بر ساحت رهایی‌بخش جنبش زنان:
اکنون بسیاری از مردم، تردیدهایشان را درباره‌ی ساحت رهایی‌بخش جنبش زنان کنار گذاشته‌اند و در خیابان با گام‌های مصمم‌تری همراهِ زنان معترض راه می‌روند و فریاد می‌زنند: «زن، زندگی، آزادی». با این نوع اجرای «حاکمیت مردمی» بنیان استوارتری برای ایجاد شکل دموکراتیک حکمرانی ساخته می‌شود. این شعار نشان می‌دهد که اکنون مردم به اهمیت ساحت رهایی‌بخشی جنبش زنان پی برده‌اند و در کنار زنان ایستاده‌اند.

من نویسنده‌ی زن نیستم: معضل سیمون دوبوار / توریل مویی / ترجمه‌ی پوران لشینی ابیان

چرا در تئوری‌های امروزیِ فمینیستی مبحث زن و نویسندگیِ او در حاشیه قرار دارد؟

علاقه به ادبیات که در سال‌های اولیه در تئوری فمینیستی، محوری مهم بود کاهش یافت. کاهش گسترده‌ی علاقه به مسائل زنان و زیبایی‌شناسی و خلاقیت در تئوریِ فمینیستی از نشانه‌های از دست دادن علاقه به ادبیات است.

زنان افغانستان، اشغالگران و طالبان / راوا

مقاومت در سرشت بشر است و تاریخ گواه آن است. ما مشاهده کرده‌ایم که هیچ میزانی از ستم، خودکامگی و خشونت نمی‌تواند مقاومت را متوقف کند. زنان بار دیگر به زنجیر نمی‌افتند! درست صبح روزی که طالبان به پایتخت وارد شدند، گروهی از زنان جوان شجاع ما بر دیوارهای کابل شعار «مرگ بر طالبان!» نوشتند. زنان ما اکنون از لحاظ سیاسی آگاه هستند و دیگر نمی‌خواهند زیر برقع زندگی کنند، کاری که 20 سال پیش طالبان به‌راحتی انجام دادند. ما به مبارزه‌ی خود ادامه می‌دهیم.

رؤیای آزادی زیرِ سُم‌ضربه‌ی اسبان / دایان اتکینسون / ترجمه‌ی شیرین کریمی

یادمان امیلی دیویسون
در متن مبارزات زنان انگلستان برای دست‌یابی به حق رأی

موهایت پسرانه است، اجازه‌ی بازی نداری! / آسو جواهری

به‌مناسبت هشت مارس، روز جهانی زن:
مرور تجربی بر کنترل‌های انضباطی و برساخت جنسیت در ورزش زنان ایران

روییدن از گور مفاهیم کهنه / هایده مغیثی

درس‌های یک قرن:
زنان و تجربه‌ی تجدد در ایران قرن چهاردهم

همیشه خواب‌ها
از ارتفاع ساده لوحی خود پرت می‌شوند و می‌میرند
من شبدر چهار پری را می‌بویم
که بر گور مفاهیم کهنه روییده است

فروغ فرخزاد

زنان و انقلاب در خاورمیانه / شهرزاد مجاب

بیش از یک قرن مبارزه‌ی زنان در منطقه‌ی خاورمیانه چه حاصلی داشته است؟ گزارش حاضر، از حضور راسخ زنان در جنبش‌های ضداستعماری، ضدامپریالیستی و انقلابی سخن می‌گوید. این گزارش همچنین به (نا)پیوستگی، پیشروی‌ها و نیز شکست‌ها اشاره می‌کند. در تمام این اوج و فرودها، زنان با نیروهای مردسالارانه‌ی موجود در متن ملی‌گرایی، استعمارگری، سوسیالیسم، امپریالیسم و بنیادگرایی روبه‌رو بودند.

علیه تجاوز و تمامی ستم‌ها / عاطفه رنگریز

«من هم» شاید بیش از هر چیز زنگی است که دوباره به یادمان بیاورد که تجاوز و خشونت جنسیتی نه امری موقتی است و نه صرفاً مربوط به امروز و اینجا، بل یادآور می‌شود که خشونت جنسیتی به دلیل مناسبات و سلسله‌مراتب قدرت رخ می‌دهد، مناسباتی که امروز حاصل از سرمایه داری، مردسالاری و سلطه‌ی آلت رجولیت قدرت است. و باز به یاد بیاورد که خشونت جنسیتی صرفاً مسئله‌ای فمینیستی نیست بلکه مسئله‌ای طبقاتی نیز هست. «من هم» زنگی باید باشد برای گفتن این‌که دیگر بس است و حالا وقتش است و ما نمی‌خواهیم در آینده سخن بگوییم و نیازهایمان توسط رسانه ها و منفعت‌طلبان بازنمایی شود. و باید تلنگری باشد برای اینکه همین الان در همین برهوت کاری کنیم و نه آن‌که به آینده موکول شود!

چه‌گونه بیزاری از فمینیسم را نهادینه می‌کنند؟ / شیرین کریمی

پاسخی به «درباره‌ی زنانی که شریک نظام مردسالارند» نوشته‌ی آرش نراقی:
یادداشت آرش نراقی نشان می‌دهد که چطور می‌توان نوشتاری را با مقدماتی کلی و مورد قبول همگان آغاز کرد و بعد دلخوری‌های خود را از چند زن وارد متن کرد و به نتایجی رسید خطرساز، واپس‌گرا، مردمحور و تقویت‌کننده‌ی فضاهای فکری تک‌جنسیتی، عاجز از فهم دیگران و ناتوان از گفت‌وگو با زنان؛ و این متن سرنخِ یافتن پاسخی برای این پرسش است که چطور می‌شود پیش‌فرض‌های نادرستِ خود را طبیعی جلوه داد و ناتوانی از برقراری ارتباط با زنان و ترسیدن و ترساندن از فمینیسم را توجیه کرد، نوشت، عملی کرد و بارها و بارها آنها را اخلاقی و خردمندانه تعبیر کرد…

نولیبرالیسم و شرایط امکان بروز تعرض جنسی / نرگس ایمانی

در منطق نولیبرالیِ ارتباط با بدنِ زنانه هم کماکان با پدیده‌ای به اسم تمکین مواجه‌ایم. تمکین نمونه‌ی روشنگری است از نقش یک تکنیک کنترلی در دو منطق انقیادِ به‌اصطلاح متفاوت که هر یک ابزارهای حمایتیِ خاصی برای ابقای آن وضع کرده‌اند: از برچسبِ زنِ نااهل گرفته تا انگِ زنِ امل. درواقع، همان تکنیکی که اشمئزاز فراوانی در منتقدان منطق به‌اصطلاح سنتی‌ـ‌مذهبی ایجاد می‌کند، این‌جا و در این منطقِ انقیاد، به انواع و اقسام پوشش‌های به‌روزشده و «تلطیف‌گردیده» ملبس شده و در صورتِ امتناعِ زنان، ابزارهای توبیخی گوناگونی بر آن‌ها تحمیل می‌کند.
از این منظر، همه‌ی ما به «کارگران جنسی» بدل شده‌ایم.

تأملات ایفاگرانه درباره‌ی عشق و تعهد / جودیت باتلر / ترجمه‌ی شیرین کریمی

بدن فقط ابزارِ به‌زبان‌آوردن نیست، بلکه در سخن‌گفتن چیزی جسمیت‌یافته آشکار می‌شود. بدن ما «اینجا» صرفاً به‌منزله‌ی چیزی در زمان و در مکان نیست، بلکه بدن، از طریق کنش گفتاری که در صوت، متن یا به شکلی بصری پدیدار می‌شود، خودش را وامی‌گذارد، ابراز می‌کند و «به سخن می‌آورد».

دارِ مکافات: زنان، توسعه و روایت‌های آزار جنسی / لیلا پاپلی یزدی

تاریخ نشان داده نظم‌های اجتماعی ابدی نیستند، فرودستان با بلند کردن صدایشان سرانجام روزی جایگاه‌های فرادستی را متزلزل می‌کنند، چنان‌که بارها این روند روی داده است – آن لحظه، همان وعده‌ی باستانیِ «دار مکافات» بودن دنیا است. تا در آن لحظه کجا ایستاده باشیم…