برچسب: مهرشاد گلستانی
تاریخ و روایت: تجربهی میل و وحشت / مهرشاد گلستانی
رضا براهنی در رمان «روزگار دوزخی آقای ایاز» رابطهای بغرنج با گذشتهی قومی خود و احضار تاریخ آن پیدا میکند. او واقعیت تاریخی را کنار میگذارد و دسترسناپذیر میبیند و تجلی واقعیت ادبی را در بازخوانیاش از ملت و مردم در این روایت تاریخی میبیند. از مردم و مفعولیتشان در برابر امیر مضحکهای میسازد و آنها را محل پرسش قرار میدهد و همزمان سویههایی از خُلق ایستای قوم و مفعولیت همیشگی آن نیز، در روایت حضور پیدا میکند.
«مرد شرقی» و راوی «سنگی بر گوری» / مهرشاد گلستانی
در این نوشته بهپیگیری تناقض در سوژگی جلال آلاحمد، از خلال داستان «سنگی بر گوری» از او خواهیم پرداخت که تصور میکنیم از میان تنشهای «خودِ متورم» او، در شکاف با تجربهاش در جایگاه «مرد شرقی» روشنفکر بیرون میآید. جلال در این روایت دو خود متضاد را به جان هم میاندازد؛ یکسو «مرد شرقی» قرار دارد و یکسو سوژهای امروزی و متجدد که متأثر از «غرب» است.
راوی زبان فارسی / مهرشاد گلستانی
میل به عامکردن زبان تناقضاتی را در ادبیات مدرن فارسی ایجاد کرده و پیگیری ردپای آن تا امروز و فهم ما از «فارسی شیرین» محل بحث باقی مانده است. روایت زبان ملی از زمینهی تاریخی خود یعنی شکلگیری دولت-ملتسازی ایرانی متأثر شده است و در عین حال سطح تحلیل مستقلی را طلب میکند. اگر دولتملتسازی ایرانی امکانهای دموکراتیک و همزمان یکپارچهساز ملی را مستتر میسازد، زبان همهگیر ملی نیز متأثر از زمینهی تاریخی خود شکهایی در شکل دموکراتیک زبان و یا یکپارچه و مرکزی بودن آن پدیدار میسازد.